Samstag, 29. März 2008

از يخچال منزل بهتر نگهداري كنيم






















برای داشتن يخچالي كه وظيفه نگهداري از مواد غذايي را به بهترين شكل انجام دهد و از عمر مفيد بيشتري برخوردار باشد، انجام نكات زير ميتواند بسيار مفيد باشد. 1. يخچال را از وسايل گرما زا و تابش نور خورشيد دور نگاه داريد. 2. در خانه هاي ييلاقي كه مدتي مورد استفاده قرار نميگيرد يا در زماني كه به سفر طولاني ميرويد، تمام مواد غذايي را از يخچال خارج كنيد و از برق قطع كنيد، آنرا به خوبي تميز كرده، خشك كنيد و درب آنرا باز بگذاريد تا هوا در آن جريان يابد. 3. در سفرهاي كوتاه، يخچال را خاموش نكنيد اما مواد غذايي فاسد شدني را از آن خارج كرده و اگر يخچال داراي يخ ساز و سيستم آب سرد كن است، طبق دستور موجود در بروشور، سيستم را قطع كنيد. 4. مواد داخل يخچال را روي هم سوار نكنيد و از پر كردن آن خودداري كنيد زيرا در غير اين صورت هواي سرد در آن جريان نميابد. 5. تمام مواد را با درپوش يا با روكش محافظ بهداشتي در يخچال قرار دهيد تا از انتشار بوي غذاها جلوگيري شده و در يخچالهي ضد برفك، از خشك شدن آنها جلوگيري كند. 6. براي زدودن برفك در يخچالهايي كه برفك توليد ميكنند، از لوازم حرارت دهنده مانند سشوار استفاده نكنيد زيرا به بدنه يخچال صدمه ميزنند. در چنين مواقعي يخچال را خاموش كنيد و بگذاريد برفكها آب شده و به سادگي جدا شوند. براي جدا كردن آنها هم از ابزارهاي تيز استفاده نكنيد زيرا لوله هاي سرد كننده بسيار آسيب پذيرند و امكان سوراخ شدن آنها وجود دارد. 7. حتا اگر يخچال به برفك زدايي نياز ندارد، باز هم به طور مرتب آنرا تميز كنيد. آنرا خاموش كرده، از برق بكشيد، مواد داخل آنرا بيرون آورده و تمام قطعات متحرك يخچال را خارج كنيد. داخل يخچال را با محلولي از 1 تا 2 قاشق جوش شيرين در يك چهارم ليتر آب ولرم بشوييد و خشك كنيد. قطعات متحرك را با آب و محلول ضد عفوني بشوييد و خشك كنيد. هيچ يك از قطعات را با آب داغ تميزز نكنيد زيرا ترك خورده و يا مات ميشوند. 8. داخل فريزر را با توجه به دستورات موجود در بروشور تميز كنيد. 9. بدنه خارجي يخچال را با محلول آب و مايع تميز كننده تميز و خشك نماييد. گاهي اوقات ميتوانيد از پوليش مخصوص بدنه استفاده كنيد. 10. براي جلوگيري از هر مشكل و ايجاد بوي ناگوار، هر لكه يا ذره غذاي داخل يخچال را بلافاصله تميز كنيد. 11. بعضي از قطعات پلاستيكي داخل يخچال به سادگي با مواد غذايي رنگي چون توت فرنگي، لك شده و به سادگي بوي مواد را به خود ميگيرند. پس اين مواد را به خوبي بسته بندي كنيد و مواد رو به خراب شدن را هر چه زودتر بيرون بياوريد. 12. گاهي قطعات مذكور در مقابل گرما هم ضعيف هستند و در اثر اختلاف دما ترك خورده يا نرم ميشوند. پس هرگز ظروف داغ را در آن قرار ندهيد. 13. براي تميز كردن قطعات پلاستيكي از تميز كننده هاي قوي استفاده نكنيد. 14. هرگز از پودرهاي ساينده براي تميز كردن يخچال استفاده نكنيد. 15. هر از گاهي قسمت كندانسور يخچال را با جارو برقي تميز كرده يا خاك آنرا بگيريد (براي اين كار از اطلاعات موجود در بروشور استفاده كنيد) و در اين حين محفظه جمع آوري آب ناشي از برفك زدايي اتوماتيك را هم تميز كنيد.

زوج‌هاي خوشبخت چگونه با اختلافات كنار مي‌آيند؟














همه ي ما با اختلاف و كشمكش با افراد، آشنا هستيم و حتماً مواقعي وجود داشته كه ديگران به شدت ما را عصباني و آزرده كرده‌اند. چنين شرايطي در اثر تعارضات بين فردي ايجاد مي‌شود كه مي‌توان گفت هنگامي به وجود مي‌آيند كه اعمال يك فرد با فرد ديگر مغايرت پيدا مي‌كند.
اختلاف در روابط بين فردي اجتناب‌ناپذير است و همين‌طور كه دو نفر بيشتر به يكديگر وابسته مي‌شوند، احتمال وقوع كمشكش ميان آنها بيشتر مي‌شود.
هر چه رابطه صميمانه‌تر باشد، انتظار وقوع اختلاف و درگيري در آن بيشتر خواهد بود.
اختلافات معمولا ميان دوستان، همسايگان، همكاران، والدين و فرزندان و... روي مي‌دهد، اما بيشتر تحقيقات در زمينه ي اختلاف ميان زن و شوهر انجام شده است، شايد به اين علت كه زندگي آنها چنان با هم پيوند مي‌خورد كه موقعيت‌هاي بسيار زيادي براي بروز ناسازگاري به‌وجود مي‌آيد. كمشكش‌ها به دلايل مختلفي اتفاق مي‌افتند. همسران ممكن است بر سر هر چيزي جر و بحث كنند. اختلاف بر سر پول، حسادت يا انجام كارهاي روزمره‌ ي خانه، همگي مي‌توانند رابطه ي ميان زن و شوهر را تيره و تار كنند. بنابراين شناخت عوامل اصلي اختلاف و نحوه ي صحيح كنار آمدن با آن از اهميت بسيار زيادي برخوردار است.
چرا اختلاف ايجاد مي‌شود؟
برخي روان‌شناسان عوامل اصلي ايجاد درگيري بين افراد را به سه گروه تقسيم مي‌كنند:
1- اختلاف بر سر رفتارهاي خاص: «تو هيچ وقت پاهايت‌ را نمي‌شويي؛ روز تولدم برايم چيزي نخريدي، باز هم دير كردي».
2- اختلاف بر سر اصول و نقش‌ها: «بايد در اين مورد از من حمايت كني.»
3- اختلاف بر سر خلق و خوي شخصي: «تو تنبل و بي‌ملاحظه‌‌اي»، و «تو آدم ولخرجي هستي».
زوج‌هاي خوشبخت چه كار مي‌كنند؟
زوج‌‌هاي خوشبخت يك تفاوت اساسي با بقيه دارند: آنها رفتار همسرشان را مثبت تلقي مي‌كنند! طرز تلقي ما از رفتار آزاردهنده ي طرف مقابل- يا حتي رفتار مثبت او- تاثير بسياري بر چگونگي حل و فصل اختلافات دارد.
مثلا تصور كنيد آقاي خانه فراموش مي‌كند در راه بازگشت به خانه نان بخرد؛ اگر اين زوج جزء گروه «زوج‌هاي خوشبخت» باشند، همسر او اين اتفاق را كم اهميت تلقي مي‌كند كه به علت شرايط خاصي روي داده است، مثلا او با خود مي‌گويد كه حتما ذهن همسرش به چيز ديگري مشغول بوده و فراموش كرده نان بخرد. اما در مورد زوجي ديگر ممكن است اين مساله به اين سادگي بر طرف نشود. يعني خانم خانه اين كار همسرش را به عنوان جنبه ي منفي، بسيار جدي‌تري از شخصيت او تلقي كند؛ مثلا اين‌كه او شخصي بي‌وجدان، خودخواه ، بي‌ملاحظه و تنبل است. به همين صورت رفتارهاي مثبت مثل هديه دادن نيز ممكن است به شكلي منفي تعبير شوند (حتماً از من چيزي مي‌‌خواهد!) و يا با ديد مثبتي نگريسته شوند (او خيلي با احساس است). تعدادي از محققان، نوع برداشت زوج‌هاي راضي و ناراضي از رفتار همسران‌شان را مورد بررسي قرار دادند. آن‌ها به اين نتيجه رسيدند كه تفاوت شگرفي در نحوه ي توصيف انگيزه‌هاي رفتار طرف مقابل در اين دو گروه وجود دارد. در واقع زوج‌هاي ناراضي معمولا ديدي كاملا منفي نسبت به رفتار همسرشان دارند، حتي وقتي رفتار او طوري است كه معمولا آن را مي‌پسندند (مثلا وقتي از آنها تعريف مي‌كنند)، و تعجبي هم ندارد كه اين نوع نگرش باعث وخامت اوضاع ونارضايتي هر چه بيشتر در آنها مي‌شود. در مقابل، زوج‌هاي راضي ديد مثبتي نسبت به رفتار همسر خود دارند، حتي وقتي به طور معمول چنين رفتاري را نمي‌پسندند، و اين مساله باعث بهبود رابطه و رضايت هر چه بيشتر آنها مي‌شود.
زوج‌هاي ناراضي هر رفتار ناپسند همسرشان را:
از خصوصيات شخصيتي او مي‌دانند (دروني).
طولاني مدت مي‌دانند (پايدار).
رفتاري مي‌دانند كه در زمينه‌هاي ديگر رابطه نيز وجود خواهد داشت (كلي).
و رفتار پسنديده همسرشان از ديد آنها:
وابسته به شرايط است (بيروني).
جزء رفتار معمول و هميشگي او نيست (ناپاپدار).
فقط در همان مورد خاص وجود دارد (جزيي).
اين در حالي است كه زوج‌‌هاي راضي واكنشي كاملا بر عكس نشان مي‌دهند؛ يعني زوج‌هاي راضي هر رفتار ناپسند همسرشان را:
وابسته به شرايط مي‌دانند (بيروني).
جزء رفتار معمول و هميشگي او نمي‌دانند (ناپاپدار).
رفتاري مي‌دانند كه در زمينه‌هاي ديگر رابطه وجود نخواهد داشت (جزئي).
و رفتار پسنديده ي همسران از ديد آنها:
از خصوصيات شخصيتي اوست (دروني).
تكرار‌پذير است (پايدار)
و احتمال دارد در ديگر موارد نيز روي دهد (كلي).
با يك مثال اين مساله روشن‌تر مي‌شود: فرض مي‌كنيم خانم خانه ظرف‌ها را نشسته است. اين رفتار ناپسند از ديد يك زوج ناراضي به اين صورت توصيف مي‌شود: او به من توجه ندارد (دروني)، در اين مدت اين سومين بار است كه كارش را انجام نمي‌دهد (پايدار)، وظايف ديگرش را هم درست انجام نمي‌دهد (كلي).
اما يك زوج راضي مي‌گويد: حتما مشغله‌اش زياد است (بيروني). بيشتر وقت‌ها كارش را سرموقع انجام مي‌دهد (ناپايدار)، وظايف ديگرش را هم خوب انجام مي‌دهد (جزيي).
در مورد رفتار مثبت و پسنديده نيز قضيه به همين صورت است. تصور كنيد آقاي خانه يك جعبه شكلات براي همسرش خريده است ،زوج ناراضي مي‌گويد: حتماً مادرش به او گفته بخرد (بيروني)، اين اولين و آخرين بارش خواهد بود (ناپايدار)، مي‌خواسته چاپلوسي بكند تا بتواند با دوستانش تا ديروقت بيرون بماند (جزيي)، اما نظر زوج راضي اين‌گونه نيست: خيلي سخاوتمند است (دروني)، هميشه هديه‌هاي غيرمنتظره به من مي‌دهد (پايدار)، مثل دفعه پيش كه يك شام رمانتيك تدارك ديده بود (كلي).
نتيجه اين است كه اين نوع نگرش‌ها باعث بهبود و ارتقاي كيفيت هر چه بيشتر رابطه زوج‌هاي راضي، و تخريب رابطه و ايجاد درگيري بيشتر در زوج‌هاي ناراضي مي‌شود.
اين بررسي نشان مي‌دهد كه هنگام حل اختلافات، نه تنها بايد نحوه نگرش خود به شرايط موجود و رفتار طرف مقابل را اصلاح كنيم، بلكه بايد بدانيم آيا اين نوع نگرش در حال تخريب رابطه است و يا به بهبود آن مي‌انجامد. با شناخت نحوه برداشت خود و اصلاح آن در واقع مي‌توانيم به بهبود رابطه، صميميت و رضايت هر چه بيشتر خود كمك كنيم.

اختلاف مثبت
افراد معمولا وجود اختلافات را جنبه‌اي منفي از روابط بين همسران مي‌دانند، اما بايد دانست كه اختلافات مي‌توانند نقش مثبت و سازنده‌اي داشته باشند، در صورتي كه فرصت شفاف‌سازي تفاوت‌ها و گفت‌وگو در مورد نقش‌هاي هر يك از طرفين در يك رابطه را فراهم آورند. زوج‌هايي كه در همان سال‌هاي اول و مراحل ابتدايي رابطه، اين مسايل جدال‌انگيز را حل و فصل كرده و پشت سر مي‌گذارند، در مراحل بعدي كمتر دچار مشكلات و درگيري‌هاي جدي خواهند شد. پس اگر صحبت در مورد اختلافات و اقدام براي حل و فصل‌ آنها هر چه زودتر انجام شود، احتمال اين‌كه «كار به جاهاي باريك بكشد» كمتر مي‌شود. تنها كاري كه بايد كرد اين است كه از وجود اختلافات و بيان آنها نهراسيم، آنها را بپذيريم و بعد راه‌حلي براي كنار آمدن با آنها پيدا كنيم. به‌ طوري كه «نه سيخ بسوزد و نه كباب»!

21 راه فروپاشي روابط همسران















- سرسختانه همواره خود را حق بجانب دانستن، حتي زماني كه ادله كافي در اختيار نداشته باشيد . ۲- هيچگاه عذرخواهي نكردن، حتي زماني كه تقصير كار بودن شما اثبات گرديده باشد. ۳-بي‌رحمانه خطاهاي شريك زندگي خود را بازگو كردن. ۴-ادعاي متعصبانه از آگاهي داشتن از انگيزه‌هاي شريك زندگي بهتر از خود وي. ۵-تصور آنكه شريك شما مي‌بايد نيازهاي شما را درك كرده و فورا بدون درخواست شما آنها را برآورده سازد. ۶-ناديده گرفتن كامل اولويتهاي شريك زندگي و پافشاري بر اولويتهاي خود. ۷-تصور آنكه نيازهاي جنسي همسر شما و نيازهاي جنسي شما يكسان و مشابه ميباشند. ۸- عدم اقرار به رنجش و بلافاصله ابراز خشم كردن. ۹- شناسايي عيوب و كاستيهاي شخصيتي همسر و اسرار خانوادگي وي، و بهره گيري از آنها براي پيروزي در مشاجرات، زماني كه منطق در ميماند. ۱۰- بهره‌گيري از عذاب وجدان و حس گناه كار بودن براي به بازي گرفتن، دستيابي به اهداف و يا مجازات همسر. ۱۱- در شناسايي و يافتن بديها و معايب همسر چيره دست بودن، اما هيچگاه خوبيها و محاسن وي را بزبان نياوردن. ۱۲- كوتاه نيامدن به هيچ قيمتي، و كشاندن مجادله تا جايي كه همسر از خانه بگريزد. ۱۳- هيچگاه رها نكردن گذشته، و بازگويي و باز آفريني آن به كرات. ۱۴-ابراز وابستگي شديد به همسر خود،وادعاي آنكه بي وي و يا در صورت بي‌اعتنايي وي بي‌شك خواهد مرد. ۱۵-در صورت عدم وابستگي شديد، فاصله گرفتن از لحاظ فيزيكي و احساسي تا حد بي اعتنايي كامل. ۱۶-قول دادن، وهيچگاه عمل نكردن. ۱۷- تا حدي متظاهر و دو رو بودن كه همسر نمي‌داند شما چه زمان جدي هستيد. ۱۸-عذرتراشي هميشگي براي عادات ناپسند خود. ۱۹- پافشاري براين عقيده كه همواره مطلبي كه شما ميخواهيد بيان كنيد مهمتر از مطلبي است كه همسرتان ميخواهد بگويد، بنابراين حرف وي را قطع ميكنيد. ۲۰-وانمود مي‌كنيد كه حرفهاي بيان شده همسرتان را كاملا متوجه شده‌ايد، ولو آنكه هيچ چيزي از صحبتهاي وي را نفهميده‌ايد. ۲۱-به گونه‌اي رفتار ميكنيد كه گويي شما مرتكب هيچكدام از اشتباهات ذكر شده نگرديده‌ايد و اين شريك شماست كه بايد تغيير كند .

فوايد چند همسري براي زنان





















فوايد براي زنان
در خانواده هاي چندهمسر، زنان امكان بهتري براي داشتن شغلي در خارج از خانه دارند، زيرا وظيفه نگهداري بچه ها بين چند همسر تقسيم مي شود. همينطور، ازدواج با مردان متاهل به اين معني است كه زنان خطر كمتري مي كنند، زيرا همسرشان توانايي خود را در رابطه مشترك اثبات كرده است.
امكان ازدواج با مزداني كه زنان بيشتري را جذب مي كنند به اين معني است كه زنان ناگزير نيستند با آنچه مانده است ازدواج كنند.
امكان ازدواج هاي بعدي براي مردان استحكام خانواده را افزايش مي دهد. زن در اين رابطه نگران از دست همسرش پس از بي ريخت شدن نيست، زيرا اگر زن جذاب تري پيدا شود، مرد مي تواند او را هم به زندگي اضافه كند، بدون اينكه زنان ديگر را ترك كند.
چند همسري مردان را از ارتكاب به فساد باز مي دارد و بنابراين خيانت در ازدواج را از بين مي برد.
چند همسري به زنان اين امكان را مي دهد كه دوستان خوبي داشته باشند (همسران ديگر شوهرانشان).
بنابراين، چندهمسري نيازهاي جمع بيشتري را ارضا مي كند و به آنها امكان رسيدن به خواسته هاي بيشتريشان را مي دهد.
چند همسري اين امكان را ايجاد مي كند كه حداقل سه بزرگسال در خانواده وجود داشته باشند. به اين وسيله درآمد خانواده بالا رفته و نياز به كمك مالي دولت كمتر مي شود.
كنترل برمردان
در يك جامعه چندهمسري، اگر مرد بخواهد شريك جنسي ديگري داشته باشد، او مجبور است مسوليتش را بپذيرد و هزينه هاي زندگي تمام بچه هايش را بدهد، نه فقط آنها كه حاصل يك ازدواج مشروع هستند. چندهمسري وسوسه گري زنان جوان را كاهش مي دهد. اگر زني به مردي قول ازدواج بدهد، ازدواج فعلي او نمي تواند مشكلي باشد.
چندهمسري تعداد زنان مجرد را كاهش مي دهد. در حال حاضر، وجود زنان مجرد زياد، آنها را بي ارزش كرده است. زماني كه تعداد زنان موجود كمتر باشد، ارزش آنها بالاتر مي رود. به عبارت ديگر، چندهمسري باعث مي شود مردان مجبور به تلاش بيشتري براي بدست آوردن زنان باشند.

سرد مزاجي در زنان(Orgasm Dysfunction)



















سردي مزاج به زناني اطلاق ميشود كه تمايل و هوس جنسي كم داشته و يا اصلا نداشته و از آن بهرمند نمي گردند. سردي مزاج به زناني اطلاق ميشود كه تمايل و هوس جنسي كم داشته و يا اصلا نداشته و از آن بهرمند نمي گردند . حدود ۱۰% از اين زنان دچار مشكل در سيستم هورموني و يا پاتولوژي اعضاء جنسي مي باشند. و مشكل در ۹۰% ديگر اين زنان به مسائل عاطفي مربوط مي شود.بايد توجه داشت مدت زمـانـي كافي كه زن براي عكس العمل جنسي لازم دارد خيلي طولاني تر است تا مرد، زيرا هم زمان بيشتري لازم است تا تحريك شود و هم زمان بيشتري طول خواهد كشيد تا به اوج لذت جنسي برسد.اگر مرد روابط جـنـسـي را فقط وسيله اي براي ارضاي اميال بيولوژيكي خود تصور كرده ، قبل از نزديكي براي تحريك هـمـسـر خـود كوشش نكند يا نتواند براي مدتي نعوظ خود را نگاه دارد و زود به اوج لذت جنسي برسد، زن ممكن است كاملا تحريك نشده و قبل از اتمام عمل نزديكي به اوج لذت جنسي نرسيده باشد . در چنين صورتي عمل مقاربت مي تواند براي زن دردناك باشد و تجربه بد از رابطه جنسي در ذهن او باقي بماند.كامروا نشدن از همبستري :اكثر مردان متاهل ، باور ندارند كه از آيين همبستري اطلاعات ناقصي دارند.بر اساس اظهارات بانوان معلوم شده كه سبب سرد مزاجي نيمي از آنان همين عامل كامروا نشدن از همبستري است .آنها به موجب نا آشنايي همسرانشان با اصول زن داري و برقراري روابط جنسي ، چـه بسا هيچ مفهومي از اين روابط در ذهن نداشته باشند، بلكه آن را عملي حيواني ، غير بهداشتي و مشمئز كننده بدانند كه جز اتلاف وقت ثمري ندارد.خيلي از مواقع اشـكال اصلي به طرف مقابل آنها يعني به مرد مربوط مي شود كه بايد وظايف خود را درست اجرا كندگاهي اوقات مرد با آنكه با شيوه هاي روابط جنسي آشناست بر اثر فشار شهوت يا خودخواهي ، همسر خـود را در كـامـروا شـدن يـاري نـمـي كـند و پيش از ارضاي او دست از عمل زناشويي مي كشد.سردي جنسي خصيصه اي نيست كه با انسان زاييده شود و تا دم مرگ باقي و برقرار بماند.فردي كـه احساسات جنسي ندارد ممكن است فقط به اين علت باشد كه تاكنون با نوع تحريكي كه در او عكس العمل به وجود مي آورد، مواجه نشده است .اگـر قدرت جنسي مرد ناكافي يا ميل جنسي او كم باشد، اگر انزال زود يا بسرعت واقع شود و مـرد خـود را عـقب بكشد، آن وقت است كه در زن تنفر و اكراهي در مقابل روابط جنسي به وجود مي آيد. يعني يا تحريك نشده و يا محروميتهاي متوالي بتدريج سبب از بين رفتن احساس لذت و از بـيـن رفـتـن ميل جنسي او مي شود. در هرحال اگر به طور متوالي او را محروم نگاه دارند پس از مدتي به هيچ وجه لذت نخواهد برد .شايد همسر مردي بسيار مهربان و زن و فرزند دوست و صميمي و صـبـور باشد. ولي از نظر عمل زناشويي هيچ توجهي به رضايت زن نداشته باشد و لذت جنسي همسر را ناديده بگيرد.علل‌ رواني‌ و عاطفي‌ كه مي توانند در سردمزاجي نقش داشته باشند:ترس‌ از حاملگي‌ترس‌ از آسيب‌ رسيدن‌ به‌ جنين‌ در صورت حامله بودندردناك بودن رابطه جنسي به دليل فقدان‌ برانگيختگي‌ جنسي‌ و لغزندگي‌ مجراي‌ تناسلي‌ در اثر كمي‌ ترشحات‌. اين‌ حالت‌ در اثر عوامل‌ مختلف‌ مثل‌ تحريك‌ جنسي‌ ناكافي‌، بيزاري‌ از مرد، خستگي‌، يا اضطراب‌ ايجاد مي‌شود.نداشتن‌ تجربه‌ يا اطلاعات‌ جنسي‌سابقه‌ آسيب‌ جسمي‌ يا ضربه‌ روحي‌ ناشي‌ از روابط‌ جنسي‌نداشتن‌ موقتي‌ اشتياق‌ به‌ رابطه‌ جنسي‌تظاهرات كلينيكي:اختلال اوليه:كه در آن هيچ گاه ارگاسم انجام نشده است(ANORGASM)اختلال ثانويه:در شرايط خاصي ارگاسم انجام مي شود.(وضعيتي)نوع اكتسابي:تجربه اوليه حداقل براي يكبار وجود دارد.عوامل ايجاد آن:عوامل شخصيتي، عوامل وابسته به فيزيولوژي، عوامل فرهنگي، جامعه شناسي و روانشناسي در ارگاسم خانمها تأثير دارند.عوامل رواني مثل ترس از حاملگي، افسردگي پس از زايمان، طرد شدن از جانب شريك جنسي، ضربه روحي تازه، ترس از آسيب هاي واژن، احساس خصومت نسبت به مردها، احساس گناه، از دست دادن كنترل يا رفتار پرخاشگرانه، انتظارات فرهنگي و محدوديت هاي مربوط به جامعه در اختلالات ارگاسم زنان مؤثرند.مشخص شده است كه مصرف داروهاي ضدافسردگيTCA(مثل ايمي پرامين)،MAOI و ANTIPSYCHOTICS (مثل بعضي از فنوتيازين ها)، ضد اضطرابها(مثل بعضي از بنزوديازپين ها) و داروهاي ضد فشارخون(مثل متيل دوپا) باعث عدم انجام ارگاسم در زنان مي شوند.آسيب ديسك بين مهره هاي كمري و ستون فقرات نيز روي ارگاسم زنان تأثير دارند.تفكر اشتباه:بعضي از زنان فكر مي كنند كه زن بايد هميشه خود دار باشد ، و هـيـچ گـاه خود در مسائل زناشويي اقدام به كاري نكند.و هرگاه كه همسرش به طرف او آمد رابطه را جنسي را انجام دهد و در هنگام رابطه نيز منفعل باشد و نظاره گر .بـرخـي از زنان از ترس آنكه از طرف شوهر به شهوتراني متهم شوند از اظهار علاقه به روابط جنسي امتناع مي ورزند و ترجيح مي دهند براي هميشه هم خود و هم طرف خويش را از اين لذت محروم سـازنـد.زنان بايد باور كنند كه آنها نيز حق لذت بردن از يك رابطه جنسي سالم با همسر خود را دارند.و بايد در اين فرآيند مشاركت داشته باشند. و حتي در هنگامي كه احساس نياز مي كنند خود شروع كننده باشند .در روابـط جـنـسي ، زن نبايد به هيچ وجه نقش مفعول [عنصر خونسرد و بي ميل ] رابازي كند.هـمـان طـوري كه فعاليت مرد در تحريك زن سبب مي شود كه عكس العمل تحريكي خودش هم افـزوده گـردد بـه هـمـان طريق علاقه و فعاليت زن هم سبب مي شود كه علاقه و ميل شهواني خودش زيادتر شده ، براي انجام روابط زناشويي آماده گردد.البته نبايد از زن انتظار داشت كه پيوسته در ابراز علاقه جنسي آغازگر باشد.اين كه زن بايد به آميزش با شوهر علاقه مند باشد بدين معني است كه او پـس از رويكرد مرد به وي از تحريك شدن خويش نهراسد و خود را به رغبت در اختيار وي قرار دهد.كمرويي و حياكـمـرويـي و حـيـا عـامـل ديگر بي توجهي بانوان به مسائل جنسي است .اين عامل در آغاز ممكن اسـت پـديـده اي طـبيعي و زودگذر باشد ولي هرگاه همراه با عواملي ديگر، در اخلاق زن باقي بماند، براي وي نوعي منش ثانوي ايجاد مي كند كه او را از همبستري با وجود ميل باطني گريزان مي سازد.در اين حال ، ممكن است او از اخلاق خود رنج ببرد ولي نه به علت آن آگاه است و نـه شـيوه درمانش را مي داند.تا آنجا كه رفته رفته زندگي سرد و نا شاد را بر دلبري و دلگرمي تـرجيح مي دهد و در اين راه چندان پيش مي رود كه گاهي مي پندارد نمي تواند رفتاري غيراز اين داشته باشد.اگـر دخـتـري بـا ايـن فكر و عقيده پرورش يابد كه ارتباط جنسي ، عملي حيواني و باعث پستي مـنـزلـت انـسان و رفتاري غير اخلاقي است و يا به طور دايم به خاطر بيان احساسات و عواطفش مـلامت ونكوهش شود اين خيال باطل در ذهن او نقش مي بندد كه مسائل جنسي اصولا مبتذل و پوچ است .مسلما اين تخيلات پس از ازدواج نيز بسهولت از بين نخواهد رفت .تجربه بد در گذشته:گروهي از زنان در گذشته تجربه بسيار بدي از ايجاد رابطه داشته اند كه مي تواند اين مسئله به دست درازي لاس زدن خشونت تجاوز و يا رفتاري از طرف يك فرد باشد كه با رضايت ايشان نبوده است اين مسئله نيز مي تواند در زندگي زناشويي فرد در آينده با عث سرد مزاجي زن شود.نامناسب بودن شرايط و تاثير عوامل محيطي :معمولا در برقراري روابط زناشويي ، مردان در پيگيري خواسته خود بيشتر پافشاري دارند تا زنان .بعلاوه وجود حيا در بانوان هميشه مانع از آن است كه آغازگر اين تمنا باشند.آنها بمراتب بيشتر از مـردان بـه فراهم بودن موقعيت و زمينه ها مي انديشند و ترس از اموري دارند كه مردان بندرت بدانها فكرمي كنند.اگـر زماني در زن تمايلي به برقراري رابطه زناشويي وجود داشته باشد، و زمينه ها فراهم نباشد، اين ميل دوام نمي يابد.گـاهـي هـم ايـن بـي ميلي به سبب فراهم نبودن زمينه ها نيست بلكه به خاطر در نظر گرفتن عـواقب بعدي است .براي مثال هرگاه دسترسي به آب براي انجام نظافت و طهارت ممكن نباشد پيش ازمرد، زن است كه از انجام آميزش خودداري مي كند و بدان اشتياقي نشان نمي دهد.گـاهـي وجـود صـاحـبخانه يا ميهمان و افراد ديگر مشكلاتي فراهم مي آورد كه براي مرد ناديده انـگـاشـتـن آنـهـا امـري طـبـيـعـي است در حالي كه تصور وجود آنان ، براي بانوان ملال انگيز و دلسردكننده است .مـوقـعـيـتهايي چون سفر، ايام بيماري ، ضعف جسمي ، خستگي و عواملي از اين قبيل براي بانوان جدا حايز اهميت است ، در حالي كه براي مردان چنين نيست .تاثير دلهره و اضطراب بر ميل جنسي :وجـود دلـهـره (به هر دليل كه باشد) ميل جنسي را در زنان بشدت كاهش مي دهد و چه بسا اين عـامـل درمـردان مانعي براي كاهش ميل جنسي نباشد.در نظر آوريد كه در خانه اي حمام يا آب گـرم وجـودنداشته و انجام نظافت و طهارت به خبر كردن صاحبخانه نيازمند باشد. در اين حال تـمـايـل بـه برقراري آميزش چندان وجود ندارد.بعكس هرگاه در اتاق استراحت ، حمام كوچكي وجـود داشـته باشد كه بتوان نظافت كرد، طبيعتا اشتياق به آميزش (حتي اگر ميل قبلي نباشد) ممكن است به وجود آيد.همچنين ترس از بارداري و محيط نامناسب و .. براي زن نا امني و دلهره به همراه مي آورد .نقش تغذيه در رابطه جنسي :تغذيه ناكافي از عواملي است كه در تحليل بردن قواي جنسي نقشي بسيار مؤثردارد.گاهي انسان به چيزي بي ميل نيست ولي براي رو كردن بدان و بهره مند شدن از آن در خود تواني نمي بيند.اين در حالي است كه اشتياق به همبستري بدون تغذيه صحيح ( كافي ) ميسر نـيست .اگر تغذيه زن مناسب نباشد انتظار كشش جنسي بيهوده است .آيا تا كنون با همسر خود در رابطه با ارضاء نشدن خود صحبت كرده ايد؟ازدواج ارتـبـاط بسيار پيچيده اي است كه براي نيل به نتيجه مطلوب آن بايدهماهنگي و تطابق در تـمـام شـؤون آن حكمفرما باشد، بخصوص در هم آغوشي .زنان مي توانند با توجه به توانايي درك همسرش او را در رابطه با كاملا ارضاء نشدن خود آگاه سازند .افزايش زمان معاشقه ابراز احساسات بصورت كلامي در حين رابطه آگاه ساختن همسر در حين نزديكي از مرحله لذت خود و تعيين زمان دخول مي تواند بسيار كمك كننده باشد .> نشانه هاي ارضاء شدن در زنان:كـيـفـيـت ارضـاي غـريـزه جنسي در زنان تقريبا متفاوت است ، ولي به طور كلي دو امر گوياي ارضاي جنسي آنان است :۱. به طور طبيعي همان كيفيتي كه در حال انزال ، به مرد دست مي دهد بايد براي زن نيز پيش آيد و عـلامـت آن ((احـسـاس مـوجهاي پياپي در سراسر بدن و ضربان و تپش بي اختيار يا انقباض در ناحيه تناسلي )) است . اما نبايد فراموش كرد كه اوج گيري و تحريك و نيز طغيان و ارضا در زن بـه كـندي صورت مي گيرد و خيلي براحتي فرومي نشيند و پس از عمل نيز به سكوت و سكون بيشتري نيازمنداست .۲. تمايل به روابط مجدد همين كه زني به ارتباط زناشويي رغبت نشان دهد گواه آن است كه مفهوم لذت زناشويي را لااقل تا حدودي دريافته است ، چنانكه بي ميلي چه بسا به سبب آن است كه لذت آن را درك نكرده است .چگونه رابطه جنسي را آغاز كنيم و چگونه ادامه دهيم؟لذت نبردن از همبستري از عواملي است كه زنان را نسبت به برقراري روابـط جنسي دلسرد و چه بسا بيزار مي سازد و بر مرد است كه پس از آشنايي خود به وظيفه ، او را همراه خويش سازد و نمونه طعمي را كه خود مي چشد به وي بچشاند.پـيـوسـتـه بـايـد به ياد داشت كه فراهم نبودن زمينه و موقعيت ، از مهمترين عـواملي است كه روابط زناشويي را به سردي مي كشاند و آن قدر كه بر طرف كردن اين عوامل در بـهـبود روابط زن و مرد تاءثير دارد عوامل ديگر مؤثر نيست و تهديد يا نصيحت نيز كارساز نخواهد بـود.مـطـمئن باشيدكه با فراهم بودن زمينه و نبود عوامل بازدارنده ، هيچ مشكلي فرا روي شما خودنمايي نخواهد كرد.چگونه بايد زن را براي برقراري معاشرت آماده ساخت ؟بيشتر زنان به سبب سرشت خود دير تحريك مي شوند و نيز دير به اوج لذت جنسي مي رسند.بنابراين آميزشهاي منقطع (با انزال سريع از سوي مرد) براي اغلب آنان رنج آور ودلسرد كننده است .مرد بايد انجام مقدمات آميزش را تا آنجا ادامه دهد كه زن به اوج تحريك جنسي برسد و به همبستري تمايل يابد.بعلاوه طولاني كردن معاشقه پس از مقاربت ، در صـورتـي كـه بـراي سيراب كردن زن و رضايت جنسي اوباشد، نه تنها اشكال ندارد بلكه ضروري اسـت .مـقـاربت عجولانه و با انزال سريع امري نكوهيده است .تمايل روحي در زن وجود دارد اما تا تحريك بدني صورت نپذيرد در عمل رغبتي از خود نشان نمي دهد و وظيفه شوهر است كه وي را در اين حال كمك كند و ميل جنسي را در نهادش بيدار سازد.در حـقـيـقت نشان ندادن تمايل نه بدان سبب است كه زن اشتياقي به روابط همسري ندارد بلكه به اقتضاي طبيعت خويش (عفت ) كه وديعه الهي است ، علاقه خود را بدين عمل اظهار نمي دارد.مرحله آميزش مانند كوهي است كه مرد چون داراي قدرت بيشتري است زود به قـلـه كـوه مـي رسد.(يعني مرد زودتر آماده آميزش مي شود.) در حالي كه زن هنوز به اواسط كوه نـرسيده است (زيرا زن ديرتر آماده مي شود).همچنين در پايين آمدن ، مرد يكدفعه پايين مي آيد و زن پله پله ، و اين وظيفه مرد است كه دست همسر خود را بگيرد تا با هم بالا و پايين روند و از غريزه جنسي يكديگربرخوردار شوند .يك كارشناس امور جنسي مي نويسد: بـر خـلاف مـردها كه نقاط قابل تحريك جنسي آنها در قسمتهاي بخصوص ، محدود مي باشد، در زنهااين نقاط منتشر و وسيع است .در تحت شرايط روحي مخصوص ، لمس هر ناحيه از بدن ممكن اسـت بـه وجـد آورنـده تـحريك جنسي شود …تحريك اين نواحي سبب ظهور و بروز ميل جنسي شـديـدي خـواهـد شـد.در اوايل ازدواج زنها معمولا نسبت به تحريك عمومي بدن بيشتر حساس هـسـتـنـد تـا به تحريك مستقيم دستگاه تناسلي ، ولي پس از اينكه خجلت و كمرويي طبيعي زن بـتدريج زايل گرديدآن وقت است كه تحريك مستقيم براي او لذتبخش تر خواهد بود…ولي بايد دقـت كـرد كه اين گونه تماسها خيلي به آرامي و با مهارت انجام گيرد.اينكه بسياري از مردان در انـجـام اعـمـال زنـاشويي ازهمسر خود اظهار نارضايتي مي كنند گاهي بدين علت است كه آنها مـعمولا برقراري روابط زناشويي رابه تندي آغاز مي نمايند.در حالي كه به طور معمول تحريكهاي يكباره سبب مقاومت و نارضايتي دربانوان مي شود و آنهارااز همراهي و لذت خواهي دور مي سازد.بـهـتـريـن روش آن اسـت كه انجام روابط بسيار آرام و تدريجي آغاز گردد.آنگاه كه مرد تصميم قـطـعي خود به برقراري روابط زناشويي را از همان آغاز با همسرش در ميان گذارد، كمترين بي ميلي در زن به مقاومت عجيبي تبديل مي شود كه بساني به انعطاف نمي انجامد. در حالي كه اگر ايـن تـصـمـيـم اظـهـار نـشـود و بـا مـهارت و دلجويي ، كار دنبال گرددنتيجه مطلوب تر عايد مي شود .درمان:در نوع اوليه:آشنايي بيمار در مورد ساختمان و وظايف بدن خود و نيز كاهش هيجانات، صبر و شكيبايي ضروري مي باشد و همچنين چندين جلسه مشاوره و دادن آگاهيهاي لازم به بيمار لازم است.در نوع ثانويه:آموزشهاي لازم به يمار و همسر وي داده مي شود.در نوع اكتسابي:اگر علت بيماري آسيب به عضوي باشد، آن عضو درمان شده و اگر علت دارويي دارد با مشورت پزشك معالج تغيير دارو داده شود.

اسرار روابط جنسي در خانواده هاي موفق














آنها اين كار را هر روز انجام نمي دهند (وا!) آنها به سرعت معتقدند (نه!!). مقاله را بخوانيد تا به حقيقت هاي بي شماري در مورد رابطه جنسي سالم در خانواده هاي موفق پي ببريد.
به عنوان يك دختر روشن فكر كه به تازگي وارد يك ارتباط دو نفره شده ايد، احتمالا مطالبي را در مورد زندگي سالم مي دانيد: عادلانه دعوا كنيد، به او وقت دهيد تا با خودش خلوت كند (با اين كار خودتان هم فرصتي پيدا مي كنيد تا تنها شويد)، هيچ گاه چشم هاي خود را از او برنگردانيد (حتي اگر زيباترين فيلم را در تلويزيون نگاه مي كنيد) و ... اما زوج هاي خوشبخت در اتاق خواب چه عكس العمل هايي از خود نشان ميدهند؟ براي روشن تر شدن اين مطلب ما از متخصصان و مشاوران در زمينه ازدواج و خانواده كمك گرفتيم. كارهايي كه به شما پيشنهاد مي شود، عجيب و غريب نيستند و نمي خواهيم بگوييم كه بايد بر جاذبه غلبه كنيد، همه چيز صرفا به سكس ارتباط پيدا نمي كند، و فقط بايد كاري كنيد تا احساس نزديكي بيشتري نسبت به همسرتان پيدا كنيد.
1- به طور متناوب مشغول باشيد
راز موفقيت زوج هاي خوشبخت اين نيست كه هر روز هفته با هم رابطه جنسي دارند. در حقيقت بر طبق گفته هاي دكتر "تينا تسينا" نويسنده كتاب "هم ازدواج كنيم هم آزاد باشيم" زوج هاي موفق بر اساس يك برنامه زماني مشخص رابطه جنسي دارند. از سوي ديگر عدم برقراري اين نوع رابطه در دراز مدت نيز به هيچ وجه قابل قبول نيست چرا كه روابط جنسي، نزديكي دو طرف را تقويت كرده و به آن ژرفا مي بخشد. "تسينا" اظهار مي دارد "افرادي كه از برقراري رابطه جنسي با يكديگر خودداري مي كنند، ميان خود فاصله بسيار زيادي را به وجود مي آورند و پس از چندي افراد غريبه در نظرشان بيش از شريك فعلي زندگي شان جذاب جلوه مي كنند." همچنين دفعات منظم سكس براي آقايون اهميت فراواني دارد. دكتر لورا برمن، مدير مركز برمن در شيكاگو اظهار مي دارد: "يكي از راههايي كه مي تواند دو نفر را نزديك به هم نگه دارد اين است كه آن دو از نظر جنسي به هم نزديك باشند. تنها راه رسيدن به نزديكي و صميميت نيز همين مورد است." زماني كه مرد به تعداد دفعات منظم با همسر خود رابطه جنسي نداشته باشد، او حس رمانتيك بودن خود را از دست مي دهد؛ پس از اندكي خانم نيز شور و حرارت جنسي خود را از دست مي دهد و به همين منوال يك دور تسلسل به وجود مي آورد." از سوي ديگر بد نيست كه اجازه دهيد يكي دو هفته بدون وجود سكس سپري شود، در حقيقت تعداد زيادي از زوج هاي موفق، يك بار در هفته اين كار را انجام مي دهند. نكته كليدي اين است كه هر دو از اين يك بار نهايت لذت را ببرند. اگر ارتباط شما به يك بار در ماه و يا كمتر از آن محدود مي شود بايد قدري كنجكاو شويد كه چه مشكلي وجود دارد. شماره 2 را بخوانيد تا ازدواج موفق تري را دنبال كنيد.
2- خارج از تخت هم يكديگر را نوازش كنيد
يكي ديگر از دلايل موفقيت و خوشبختي برخي از زوج ها اين است كه گاه و بي گاه بدون اينكه هيچ دليل خاصي وجود داشته باشد، يكديگر را در آغوش مي كشند، پاهايشان را به هم مي زنند و براي مراحل اصلي تر خودشان را بيشتر آماده مي كنند. دكتر "بري مك كارتي" رواندرمانگر و نويسنده كتاب "آرزوي خوشبختي" اينچنين مينويسد: " لمس كردن 5 مرحله مختلف دارد؛ يك زوج موفق بايد حداقل 4 مرحله از آن را انجام دهد. بسياري از زوج ها تنها دو نوع ارتباط لمسي دارند: يا هيچ چيز يا مقاربت، و زمانيكه اين چنين باشد معمولا "هيچ چيز" بيشتر تكرار مي شود." زماني كه يكديگر را مي بوسيد يا پشت هم را مي ماليد، مي توانيد به راحتي اگر تمايلي به ادامه ارتباط نداشته باشيد، آنرا متوقف كنيد. كار ديگري كه مي توانيد انجام دهيد اين است كه با هم قرار بگذاريد كه اگر تمايلي به انجام آن نداريد دست هاي يكديگر را بگيريد و فشار دهيد. به اين ترتيب رابطه شما طبيعي تر به نظر مي رسد، چرا كه يك نوع لمس كردن همراه مي شود با نوع ديگر و مي توانيد تا آنجا كه علاقه داريد به آن ادامه دهيد. اگر بتوانيد در طول روز از نظر فيزيكي با هم ارتباط برقرار كنيد براي معاشقه اصلي آماده تر خواهيد شد، همچنين با احتساب به اين عمل در طول شب هايي كه استرس داريد و يا خسته هستيد (و يا هر دو) نزديكي و صميميتتان را از دست نميدهيد.
3- در مورد سكس خطاها را فراموش كنيد و ببخشيد
شايد رابطه جنسي همواره خوشي هاي ديوانه كننده به شما ندهد، اما زوج هايي كه اين كار را انجام مي دهند از مزاياي احساسي و عاطفي آن بهرمند مي شوند. چرا؟ شما در طول دوره هاي سخت زندگي همچنان دوشادوش يكديگر مي ايستيد و اين امر سبب مي شود تا عشق شما تا ابد جاودانه شود. چه معاشقه اصلي را انجام دهيد، چه فقط يكديگر را در آغوش گرفته و نوازش كنيد، شكاف ها و فواصل موجود به خودي خود ناپديد مي شوند. اگر همسر خود را گاه و بي گاه در آغوش بگيريد و بدن او را لمس كنيد او متوجه مي شود كه اگر چه ممكن است در مورد موضوع خاصي با هم، هم عقيده نباشيد اما عشق مسئله ديگري است، همواره جاي خود را دارد و اين جر و بحث ها دليلي براي كاهش دوست داشتن نيستند. اين مطلب مي تواند به طور كلي ديدگاه شما و شوهرتان را نسبت به زندگي تغيير دهد. جيني، 32 ساله در بروكلين يك نويسنده است، او هم به نوبه خود به اين نتيجه رسيده است: "سابقا من و بيل مشاجرات تمام نشدني بر سر مسائل كوچك و بي ارزش با هم داشتيم، به جايي رسيده بوديم كه هر دو خسته شده بوديم، به همين دليل قرار گذاشتيم كه اگر دفعه آينده بر سر مسائل جزئي نزاع در گرفت، همديگر را ببوسيم و همه چيز را تمام شده فرض كنيم، ما هيچ وقت تصور نمي كرديم كه يك كار كوچك بتواند تمام مشكلات زندگي ما را حل كند. اما بعد از اينكه اين تكنيك را امتحان كرديم به اين نتيجه رسيديم كه در آغوش گرفتن و بوسيدن خيلي راحت تر از جلسات طولاني بحث و گفتگو ميتواند مشكلاتمان را حل كند."
4- هيچ گاه براي مجازات از برقراري سكس خودداري نكنيد
اخطار: "نشان دادن خشم و عصبانيت با خودداري از برقراي رابطه جنسي، زندگي شما را به نابودي مي كشاند." چرا: نه تنها محبت و دوستي را از بين مي برد، بلكه اگر زوجين در جنگ قدرت ها از سكس به عنوان برگ برنده استفاده كنند، تنفر بسيار زيادي به وجو مي آيد و پس از مدتي ديگر هيچ يك از طرفين هيچ گونه تمايلي به برقراري رابطه جنسي با ديگري از خود نشان نمي دهد. بنابراين دفعه آينده كه از همسر خود ناراحت شديد به جاي غلط خوردن و دور شدن در او در تخت خواب، همه چيز را با گفتگو روشن كنيد و در اين راه از رابطه جنسي مايه نگذاريد.
5- به دنبال سكس هاليوودي نباشيد
همه ما مي توانيم آنرا تصور كنيم: شمع هاي روشن و تابان، ملافه هاي سفيد رنگ 1000 پارچه، معاشقه تحريك آميز، رضايت شهواني. در دنياي واقعي در اكثر موارد اين اتفاق ها صورت نمي پذيرد. و زوج هايي كه به دنبال خوشبختي هستند، هيچ گاه وقت خود را با اين چيزها تلف نمي كنند. اگر شما صاحب دو فرزند هستيد، دو نوع شغل مختلف داريد و اين نوع سكس را ماهي يكبار انجام مي دهيد، بايد گفت كه كارتان عالي است. چقدر عالي است؟ در ميان زوج هاي موفق تقريبا چيزي بيشتر از 15% از معاشقه ها براي يكي يا هر دو نفر، در نهايت لذت بخش نخواهد بود. شايد اين كار را با عجله انجام مي دهند، از نظر فيزيكي راحت نيستند، و يا در آخر نمي توانند به حس رضايت دست پيدا كنند. همسراني كه از خود مطمئن هستند، مي توانند به راحتي با اين مسئله كنار بيايند، و اصلا تصور نمي كنند كه حتما يك مشكل خاصي بايد وجود داشته باشد، بلكه طرفي كه خسته ات و يا حال مناسبي ندارد به راحتي به فرد مقابل مي گويد: "من خسته هستم و امشب نمي توانم؛ تو راحت باش و كار خودت را انجام بده."
6- به هر حال بايد گاهي "سكس ويژه" داشته باشيد
در سالگردهاي كه داريد يك روز را نيز بايد اختصاص دهيد به "سالگرد رابطه جنسي." البته لازم نيست اين كار را فقط به همين يك روز محدود كنيد؛ اگر بتوانيد در طول سال چند روز ديگر را نيز به همين منوال طي كنيد، كار فوق العاده انجام داده و به زندگي مشتركتان كمك بي حد و حصري نموده ايد. برخي خانواده ها از روي تبنلي و يا هر چيز ديگر ترجيح مي دهند چنين نوع معاشقه اي را از زندگي خود حذف كنند. پوشيدن يك لباس خواب جديد به جاي پيجامه هاي كهنه و نخ نما آنقدر ها هم كه فكر مي كنيد، مشكل نيست. به همسر خود بگوييد كه هنوز هم به اين موارد اهميت مي دهيد. همانطور كه مي دانيد تغيير ذائقه يك اصول كليدي در موفقيت زندگي مشترك به شمار مي رود. يكي از تحقيقات اخير گوياي اين مطلب است كه حس رضايت جنسي نشات گرفته از پر حرارت بودن طرفين در نظر ديگري است. يك فضاي رمانتيك ايجا د كنيد، و شور و هيجان لازم را به وجود آوريد. بر روي ملافه هاي نو بخوابيد (يا در خانه يا در هتل)، موقعيت هاي جديد را امتحان كنيد، و هر كار ديگري كه لازم است تا شما را از نظر ذهني و جسمي تحريك كند، انجام دهيد تا احساس كنيد به وجود هم معتاد هستيد. اگر مي خواهيد تا هورمون هاي شوهر خود تا آخرين حد ممكن ترشح شود يك قرار غير منتظره براي او تعيين كنيد و كارهاي جديد را امتحان كنيد. "امي" 30 ساله از "سانتا برما" كه به تازگي زندگي مشترك خود را شروع كرده اين چنين مي گويد: "زماني كه احساس مي كنم به اظهار عشق و علاقه نياز دارم يك ادرس اينترنتي جديد براي خودم درست مي كنم و نام آنرا چيزي مي گذارم كه براي او اشنا باشد و آنرا پاك نكند. در اين نامه فقط محل و ساعت را ذكر مي كنم. زماني كه او در محل مورد نظر حاضر شد او را به جاي ديگري مي برم تا باز هم در شك و ترديد باقي بماند. او مي گويد زماني كه من اين كار ها را انجام ميدهم ديوانه و شيفته من مي شود."
7- حركات نهايي محبت آمير را نيز انجام دهيد
4 كلمه: ارتباط چشمي در اوج لذت "اين لحظه آنقدر بي نظير است كه اگر بتوانيد آنرا با شريك زندگيتان تقسيم كنيد، صميميت موجود بين شما دو نفر دو چندان خواهد شد. البته شواهد گوياي اين مطلب هستند كه حتي زوج هايي كه در روابط طولاني مدت هستند باز هم نمي تواند اين حركت را به درستي انجام دهند. "كريستي" 31 ساله ساكن "نيو جرسي" معتقد است كه باز نگه داشتن چشم ها در طول برقراري رابطه جنسي شما را شهوت انگيز تر نشان مي دهد. او مي گويد: "من زماني كه متوجه مي شوم همسرم در حال نگاه كردن به من است، احساس آرامش پيدا مي كنم و فكر مي كنم به اندازه كافي جذاب هستم. اين امر سبب مي شود كه با روي بازتري از او استقبال كنم."
8- بايد بدانيد هر چيز جاي خود دارد
يكي ديگر از مشكلات، تغيير مسير است. بايد بدانيد چطور مي توانيد از مبحث پرداخت صورتحساب ها و قبوض بيرون بياييد و به مسائل جنسي بپردازيد. زوج هاي موفق راههاي بي شماري را براي فراموش كردن روزمرگي هاي زندگي مي دانند. چگونه؟ به عنوان مثال آنها به طور مختصر و مفيد به هم مي گويند "بيا با هم معاشقه كنيم"، ممكن است شوهرتان پس از اينكه بچه ها به خواب رفتند بر روي مبل راحتي دراز كشيده باشد و شما را هم دعوت كند تا در كنار او بنشيند، يا شما شروع به نوازش كردن او كنيد، يا خيلي راحت بگوييد: امشب تلويزيون برنامه جالبي نداره، چطوري وقتمان را بگذرانيم؟"
9- با هم بازي و شوخي كنيدمطمئنا در مواقع ضروري زوج هاي موفق كاملا جدي ظاهر مي شوند، اما خنده و شوخي گاه گاهي ضرورت پيدا مي كند. اين شوخي ها مي توانند پيش زمينه خوبي براي شروع معاشقه محسوب شوند. دكتر "تنيسا" معتقد است كه با هم خنديدن ميتواند نشانه خوبي از صميميت باشد، اين امر نشان مي دهد كه شما دو نفر به راحتي مي توانيد با هم ارتباط برقرا كنيد و يكديگر را درك مي كنيد. در حقيقت يكي ديگر از راههاي نمايش ناز و عشوه همين مسخره بازي ها و شوخي هاست. "اميليا" 31 ساله به همراه همسرش "جف" 32 ساله، ساكن نيويورك از ردو بدل كردن كارت هاي تبريك واقعا لذت مي برند. اميلي مي گويد: "هر دوي ما احساساتي هستيم. اولين بار جف در روز ولنتاين براي من يك كارت بسيار بزرگ همراه با گل هاي سرخ خريداري كرد. از آن پس ما هميشه يگديگر را با كارت هاي عجيب و غريب سوپرايز مي كنيم."
10- سرعت هم چيز بدي نيست سرعت در برقراري رابطه جنسي چير بدي نيست چرا كه به اندازه كافي سودمند است. "لري" 33 ساله حسابدار و ساكن "هپس هاير" كه به سكس كوتاه و شيرين در رابطه زناشويي عقيده دارد مي گويد: "ما تا ابد براي سكس وقت نداريم، زماني كه من 10 شب خسته و كوفته از محل كار به خانه باز مي گردم آنقدر خسته هستم كه پيش نوازي بيش از حد گزينه خوبي براي من نيست. بنابراين با تن صدايي كه كاملا شهوت انگيز است از شوهرم سوال مي كنم كه آيا با يك كار پر سرعت موافق هست؟ از آنجايي كه او هم هميشه منتظر يك چنين چيزي است، ما هر دو از انجام آن نهايت لذت را مي بريم. و نكته اصلي هم همين جاست. سكس شديد هيچ گاه راه گشاي تمام مشكلات نيست. همه چيز سكس نيست اما زماني كه نتوانيد با موفقيت از پس آن براييد مشكلاتي در ساير زمينه هاي زندگي برايتان ايجاد مي شود كه حل آنها بدون رنج و مشقت نخواهد بود. زوج هايي كه از نظر جنسي به هم وابسته هستند با هم مهربانتر برخورد مي كنند، به آساني از اشتباهات يكديگر مي گذرند، رمانتيك تر هستند، كمتر تنها و ناراحت مي مانند، و درگيري چنداني با هم ندارند. اين اتصال ميتواند براي هميشه آنها را با موفقيت و خوشبختي كامل در كنار هم متصل نگه دارد. آنقدر بي نظير است كه اگر آنرا با شريك زندگي خود تقسيم كنيد، صميميت موجود بين شما دو نفر دو چندان خواهد شد.

تاثير مشكلات زناشويي بر مدت زمان درمان بيماريها











تحقيقات نشان داده است كه مشاجره خانوادگي باعث كندي دوره درمان بيماري ها مي شود مطالعات انجام شده روي زوجهايي كه به طور مداوم در حال مشاجره هستند، نشان مي دهد آنها با اينكار سلامتي خود را به خطر مي اندازند. اين مشاجرات زمان بهبودي بيماريها را به تاخير مي اندازد و يك مشاجره، به تنهايي مي تواند روند بهبودي را حد اقل يك روز به تاخير بياندازد. براساس اين تحقيقات هنگاميكه زوجها عميقآ با يكديگر داراي خصومت باشند، روند تاخيردر بهبود بيماريهايشان دو برابر خواهد شد. اين يافته مي تواند براي بيماراني كه در ليست جراحي قرار دارند بسيار مهم باشد زيرا عدم تفاهم آنها در زندگي، زمان بهبودي آنان را به تعويق مي اندازد. در اين تحقيق كه اخيرآ در يكي از مجلات روانشانسي با نام Arrchives of General Psychiatry به چاپ رسيده است، وضعيت 42 زوج كه حداقل 12 سال با يكديگر زندگي كرده اند بررسي شده است. محققين از زوجها خواسته بودند كه در يك دسته از آزمايشاهايي كه در راستاي بررسي سرعت روند بهبودي زخمها در شرايط ويژه طراحي شده است شركت كنند. از هر زوج در دو ماه متفاوت، دو ملاقات 24 ساعته در دانشگاه به عمل آمد و در طول هرملاقات از زن و شوهر، به وسيله يك دستگاه مخصوص (Suction) هشت تاول ريز همسان بر روي بازوان هر يك از آنان ايجاد شد. سپس تاولها را از پوستشان برداشته و دستگاه ديگري براي ايجاد حباب محافظ در بالاي آن روي پوست قرار داده شد. محققين از اين حبابها براي تخليه مايعي كه در تاولها قرار داشت در طول روند بهبودي استفاده مي كردند.
ميزان فشارهاي عصبيدر اولين ملاقات، زوجها پرسشنامه اي كه مربوط به ميزان استرس در زندگي شان بود را كامل كردند و براي انجام يك مباحثه مثبت و حمايت كننده با يكديگر در مورد آنچه كه مايلند در رابطه شان تغيير يابد تشويق شدند. در طول ملاقات دوم، از آنها خواسته شد تا در مورد اختلافاتي كه با يكديگر دارند صحبت كنند، خصوصا آنهايي كه ذاتا حساس تر هستند. محققان نمونه هايي از مايع درون اين تاولها را در طول هر دو ملاقات برداشت كردند و متوجه شدند كه، طول دوره درمان زخمهاي زوجها بعد از مشاجره، يك روز بيشتر از زماني است كه با يكديگر مباحثه آرامي داشتند يا زندگي عادي خود را طي مي كردند. همچنين مشخص شد كه زوجهايي كه خصومت بيشتري با يكديگر داشتند و در مدت درمان دعواهاي جدي داشته اند، دو روز بيشتر براي التيام زخمهايشان زمان لازم داشتند. سرعت بهبودي زخمها در زوجهايي كه بيشتر مشاجره مي كردند 60 در صد سرعت بهبودي زخمهاي زوجهايي بود كه خصومت كمتري با يكديگر داشتند. ماده شميايي كه IL-6 ناميده مي شود، مشكلاتي را براي سيستم دفاعي بدن ايجاد مي كند. اين تحقيقات نشان داد كه ميزان اين ماده در رگهاي خوني زوجهايي كه مدام به مشاجره به مي پردازند يك و نيم برابر زوجهايي است كه كمتر با يكديگر خصومت دارند. تحقيقات فوق در دانشگاه ايالتي اوهايو بوسيله پروفسر جن كيكولت گلسر (Jan Kiecolt-Glaser) متخصص روانشناسي و همسرش رونالد گلسر(Ronald Gloser)، متخصص ايمني شناسي انجام شد. پروفسر جن كيكولت گلسر معتقد است كه اين يافته ها بسيار مهم هستند زيرا آنها ثابت كرده اند كه كاهش استرس در جراحيهاي فوري مي تواند به كاهش طول درمان در بيمارستان منجر شده و بدين ترتيب بيماران كمتري از عفونت بعد از عمل رنج ببرند. به گفته وي اين امر قطعآ نشان دهنده ميزان اهميت اين نكته است كه افراد بايد قبل از عمل جراحي از نظر رواني آماده شوند. او مي گويد ما در آزمايشهاي بهبودي زخمها در گذشته، المانهاي استرس زاي بيشتري را در نظر گرفته بوديم و اين تنها يك بحث زناشويي بود كه فقط نيم ساعت به درازا كشيد.

دوستاني با رفتار ناشايست

















دوستي هم ميتواند به اندازه يك رابطه عاشقانه پر فراز و نشيب باشد. مشكلاتي كه در يك رابطه دوستانه رخ ميدهند كم نيستند، اما ما در اينجا تنها به چند مورد از معمولترين آنها پرداخته ايم: هنگامي كه اتفاقي بسيار عالي برايتان رخ ميدهد يا نياز به همدمي براي درد دل كردن داريد، به سراغ چه كسي ميرويد؟ به جرات ميتوان گفت كه اين شخص در اكثر موارد دوست صميمي شماست نه همسرتان. اما در اين ميان مشكلي هم وجود دارد، شما هر چقدر هم دوستتان را دوست بداريد، اما بازهم از دست آنها ميرنجيد، خشمگين ميشويد و حتي آزار ميبينيد. پس با دوستي كه ديوانه تان ميكند و با رابطه دوستانه اي كه به سردي گراييده بايد چه كرد؟ دوست غير قابل اتكارابطه چگونه است؟ كمتر پيش مي آيد كه او در كاري تشريك مساعي كند، به خصوص هنگامي كه پاي شما در ميان باشد. او در پاسخ به تماسهاي شما، تلفن نميزند، بعضي اوقات بر سر قرار حاضر نميشود و هر چند وقت يكبار به مدت طولاني ناپديد ميشود. شما بسيار به او علاقه داريد، اما دوست داشتيد كه او قدري قابل اتكا تر باشد. چه بايد كرد؟ اگر دوستتان با همه همين رفتار را دارد، پس تنها راه حفظ دوستي، اتكا نداشتن به اوست. بپذيريد كه او براي به انجام رساندن امور ساخته نشده است و بايد در فرصتهاي پيش آمده تنها از بودن با او لذت ببريد. اما، اگر شما تنها كسي هستيد كه شاهد اين رفتار او هستيد، چنين به نظر ميرسد كه او براي اين دوستي ارزش چنداني قائل نيست. بهتر است به اين نكته فكر كنيد كه آيا حفظ دوستي او، ارزش اين همه وقت و انرژي را دارد يا خير. دوست محتاجرابطه چگونه است؟ او هر روز براي گزارشي جديد از اوضاع زندگي آشفته خود با شما تماس ميگيرد. ممكن است اين حالت موقتي باشد- يك شكست عشقي او را براي مدتي آسيب پذير كرده باشد-. اما اگر او اين عادت را حفظ كند، اين حالت موقتي ميتواند به امري دائمي تبديل شود و شما در نهايت متوجه ميشويد حمايت و همدلي در دوستي، براي شما به يك مسير يك طرفه تبديل شده است. چه بايد كرد؟ براي خود محدوده اي قائل شويد. اينكه بخواهيد خارج از حد توانايي خود مايه بگذاريد به ضررتان خواهد بود و از طرفي، اين دوست هم به شما وابسته خواهد شد و اين به ضرر وي خواهد بود. پس، اگر او در زماني نامناسب به شما تلفن كرد، به جاي اينكه با اعصابي ناراحت و احساس ناتواني به حرفهاي تكراري اش گوش دهيد، او را متوجه نامناسب بودن موقعيت كنيد. اگر در طول شام تمام صحبت درباره مشكلات اين شخص بوده، موضوع را تغيير دهيد و درباره خودتان صحبت كنيد. نيازهاي خود را بيان كرده و هنگام بروز مشكلات، او را به حمايت از خود دعوت كنيد. دوست رقابتيرابطه چگونه است؟ او عاشق رقابت است - و معمولا پيروز ميشود. اگر شما در حال وزن كم كردن باشيد، او بيشتر از شما كم ميكند. اگر شغل خوبي پيدا كرده باشيد، او هم به فكر تغيير شغل مي افتد. اگر رابطه عاشقانه اي را شروع يا به آن خاتمه دهيد، او نيز در امور عاشقانه زندگي خود تجديد نظر ميكند. شما احساس ميكنيد كه نميتوانيد كاري را انجام دهيد كه او، بهتر از شما آنرا به انجام نرساند. چه بايد كرد؟ بايد درك كنيد كه او اين كارها را به دليل عدم اعتماد به نفس و تزلزل شخصيت خود انجام ميدهد و اينكه تعقيب رد پاي شما، هرگز برايش رضايت خاطر به همراه نخواهد داشت. سپس خود را از اين رقابت خارج كنيد. شما بايد خواسته هاي خود را هدف گرفته و از هر لحظه زندگي خود لذت ببريد.اينكه او بدون هيچ هدفي، به رقابت ادامه ميدهد، مشكل شما نيست. دوست بي عيب و نقصرابطه چگونه است؟ اين دوست عالي است- شايد كمي بيش از حد عالي است. او زيبا و باهوش و در كار خود موفق است و جنس مخالف را به سادگي جذب ميكند. شما در مقابل اين همه موفقيت دوستتان احساس درماندگي ميكنيد و اين غبطه خوردن، هر ديدار با او را به كاري زجرآور مبدل ميكند. چه بايد كرد؟ فراموش نكنيد كه احساسات شما، مشكل خودتان و نتيجه احساس نا امني شما هستند. البته اگر اين دوست تنها به اين دليل با شما وقت گذراني ميكند كه "خودش" بهتر به نظر بيايد، واضح است كه بايد در انتخاب دوستان خود تجديدنظر كنيد. اما اگر او دوست واقعي شماست، شما هم دوست واقعي او باشيد و سعي كنيد به جاي كوچك شمردن موفقيتهاي او، برايش خوشحال باشيد. در ضمن، بر روي اعتماد به نفس خود هم كار كنيد و بدانيد كه هرچه نسبت به خود احساس بهتري داشته باشيد، در رابطه دوستي نيز صميمانه تر رفتار خواهيد كرد. دوست عاشق پيشهرابطه چگونه است؟ او عاشق جلب توجه جنس مخالف است و مشكل اينجاست كه گاهي همسر يا نامزد شما هم هدف اين عشوه گريها قرار ميگيرد. شايد او منظور بدي نداشته باشد و تنها دليل اين رفتار او عدم اعتماد به جذابيت خود و يا عادت به جلب نظر است. چه بايد كرد؟ عصباني نشويدف اما حتما به او تذكر دهيد و بگوييد كه پايش را از گليم خود درازتر نكند. اگر همچنان به اين رفتار ادامه داد، رابطه خود را با او محدود به دوره هاي زنانه كنيد، اگر نامزدتان نسبت به اين وضعيت اعتراض كرد، شايد زمان آن رسيده باشد كه در اين رابطه هم تجديد نظر كنيد. دوست سلطه جورابطه چگونه است؟ در يك كلام، او ميخواهد هر چيز آنطور كه خودش ميخواهد انجام شود. و شايد شما در اولين ملاقات چندان از اين خصيصه بدتان نيامده باشد و اين حالت اعتماد به نفس شديد، وقت گذراني با او را بسيار جالب ميكرده است. اما ممكن است كه به مرور زمان او بيش از پيش سلطه جو شده و يا شما اعتماد به نفس بيشتري پيدا كرده ايد. حالا حس ميكنيد كه اين شخص به قدري خودسر است كه حفظ يك دوستي متعادل با او بسيار مشكل است. چه بايد كرد؟ سعي كنيد در مقابلش بايستيد. اگر متوجه نشد كه حالت رئيس مآبانه اش برخورنده است، نميتوان از او توقع تغيير يافتن داشت. پس دفعه ديگر كه او از طرف خود براي جمع تصميم گرفت و انتظار داشت شما هم از اين تصميم پيروي كنيد، نظر خود را اعلام كنيد. اگر شروع به بحث و جدل كرد، شما هم با آرامش دلايل خود را بگوييد، اگر او به مشاجره ادامه دادف آنچه را كه "خودتان" ميخواهيد انجام دهيد و از او هم براي همراهي دعوت كنيد.

بزرگترين ضعف يك زن چيست؟





















كدومتون ميدونه كه چيه؟؟ چه عامليه كه باعث ميشه در تمام مراحل زندگي زنان، تاثير نامطلوبي به واسطه اون گذاشته بشه؟؟ متاسفانه تنها در كشورهاي سنتي گرا اين عامل شديداً قدرت داره ..اين عامل چيزي نيست جز يك تفكر ساده ولي مسموم! تفكري كه مثل يك پيچك دور زن رو ميگيره و به آرامي وي رو خفه ميكنه.
اينكه يك زن نمي تواند بتنهايي موفق شود و احتياج به يك تكيه گاه دارد!! يك تفكر باطل و كاملاً غلط… شما به هرچي دختر ايرانيه نگاه كنين. مغز همشون رو چند تا كلمه داره ويران ميكنه..شوهر، عشق ، كسي كه تا ابد كنارت بمونه!! تمام زنهاي ايراني زندگيشون رو دارن تو اين خط خلاصه ميكنن.متاسفانه پايداري هم ندارن!
يعني تا يكم تصميم ميگيرن عوض بشن زِبيخ گند ميزنن تو اوضاع! ايندفعه از اونور بام مي افتن پايين و اصلاً اين مطالب رو پوچ ميبينن و تمامش رو از ذهنشون پاك ميكنن! ايندفعه ميشن يه موجود نچسب كه مغزش يخ بسته ! متاسفانه اين تفكر باعث شده كه زنان ايراني هرچقدر هم كه پيشرفت ميكنند باز هم مي خواهند كه كسي آنها را خوشبخت كند! آنها همش تو فكر اين هستند كه يك نفر بيابد و بار اين زندگي را برايشان بدوش بكشد! خانمها خودتون مقصريد..شما فكر ميكنين سنگيني جهان برايتان زياد است! شما تكيه گاه ميخواهيد ولي حاضر نيستيد كه ستون باشيد. متاسفانه بايد بگم راندمان عمليتون افتضاحه! اكثراً زنان ايراني خودشون رو يه نهال ميبينن كه داره يه طوفان رو تحمل ميكنه ، منتظر يه داربسته كه بياد تا بتونه بهش تكيه بده!! خدا بگم چيكارتون كنه..

بعضي هاتون هم يكم احساس ميكنين كه مثل اينكه قضيه مشكل داره ولي نمي دونين جريان چيه! درنتيجه شوت ميكنين زير داربست و ميگين داربست ميخوام چيكار؟ ..خودم مثل شير وايميستم جلوش…آقا باده هم ايكي ثانيه مياد زرتي نهال و ريشه و هرچي هست و نيست رو عينهو ماست ميكنه مي اندازه دور!!..خانمهاي عزيز..لطف كنيد اين طرزفكر دراماتيك مامان بزرگاتون رو بريزين دور ويه ذره محكم باشين.در كتاب پيامبر و ديوانه ، اثر جبران خليل جبران چند عبارت وجود داره كه خوندش رو بهمتون توصيه ميكنم.شما بايد اين تفكر رو جايگزين كنين.فقط دو بند از اين عبارتهاش رو براتون ميگم..
1-زن و شوهر همچون ستون هاي يك معبد هستند كه سقف را نگه ميدارند ولي وزني به دوش هم نمي اندازند2-از نان خود به هم بدهيد اما هركدام براي خود ناني داشته باشيد..
بقيه اش رو بريد بخونين و توروخدا يكم روش فكر كنيد.شما فقط منتظرين كه يه نفر بياد و سنگيني شما رو تحمل كنه ولي اصلاً فكر نميكنين اون در قبال اينكار از شما امتياز مي خواد. اين افكار خاله هاتون رو هم بريزين دور كه اگه عاشقه بايد اينكارو انجام بده ! تو رو خدا بس كنين ديگه .يكم محكم باشين . مطمئن باشين اگه اينجوري بود به شما وانت مي دادند نه شوهر!! شما بايد بپذيرين كه دوران اشتراك تموم شده! وقتي كه مردي خرج زنش رو ميده در واقع داره ازش آزادي خريد ميكنه! اون مثلاُ قراره از شما محافظت كنه ولي در واقع شما رو صاحب ميشه! تو كلتون بكنين كه اولين شرط آزادي اينه كه دستتون تو جيب خودتون باشه.چرا روي مرد حساب ميشه؟چون اون داره صورت حساب رو مي پردازه!قدرت پول داره بحساب قدرت اون نوشته ميشه! اصلاً روتون ميشه واسه پول تو جيبي و خرج خونه هي پيشش دست دراز كنين؟بعد هم دو هزارتا جواب پس بدين كه با پول قبلي چيكار كردين!! در سراسر دنيا زنها دارن كار ميكنن.از تو رستوران گرفته تا توي راكتورهاي اتمي، فقط توي اين كشورهاي سنتي گراي بي در و پيكرو بي صاحب ميبيني كه زنها چتربازي هم زندگي ميكنن! در نتيجه آزادي نميتونن داشته باشن.اونهايي هم كه شاغل هستند باز در جهت اتينا شاغل هستند !! خانومها چرا همش معاني رو غلط تفسير ميكنين؟ جمله مالِ من و مالِ تو نداره ديگه مرد! بابا مرد بخدا! الان زندگي تو هزاره جديد حساب كتاب داره…بگيرين چي ميگم.از نان خود بيكديگر بدهيد ولي هركدام نان جداگانه داشته باشيد. اين اولين شرطه آزاديه : روي پاي خود بودن. شما دنياي نوين مي خواين ولي نمي خواين خودتون رو باهاش وفق بدين؟ مگه ميشه همچين چيزي؟ اولين شرط زندگي در دنياي امروز اينه:خودت مسؤل ساخت زندگيت هستي. حالا بيام دوباره نظر خواهي رو باز كنم ببينم يه مشت شاعر نوشتن :آه ..اي دل..دوران عشق سپري شد! عاشقي مرد!…كوفت !! بخدا دارم خودمو كنترل ميكنم كه داد نزنم!………پوف…عزيز من عاشقي نمرده! ولي دوران اينكه تو مسؤل زندگيت نباشي تموم شده.هر فرد 2 راه جلوي پاش داره.يا اينكه كسي مسؤل زندگيت باشه و در مقابلش بايد آزاديت رو بهش بدي و يا مسؤل زندگيت باشي و هزينه آزاديت رو هم بپردازي..لوس بازي هم در نيارين!فلسفه مفت هم ننويسين چون حد وسط نداره…اين مسائل هيچ ربطي هم به عاشقي يك فرد خود مسؤل نداره..ميگيرين چي
اعصابم خرد شد…ول كنين اصلاً…بقيه اش رو بعد براتون ميگم…
روي پاي خودتون باشين نه شوهرانتونميگم ؟نداره..نداره…نداره…